ديشب

ديشب بات خدافسي كردم، نميدونم حالم چطوره یه ارامش همراه بابغض, یه اروم شدن با گریه, دیگه فهمیدم نمیتونم بات بحرفم نمیتونم منتظر باشم بم بزنگی مسیج بدی, ولی منو ک میشناسی اگر نحرفم میترکم, منفجر میشم, مگه ادم چنبار میتونه واقن یکیو دوس داشته باشه, مگه من کم سررفتارات بت غرزدم؟ پ چرا انقد میخاستمت؟؟ اگر عاشقت نبودم پس این اسمش چیه؟؟؟ اگر دیوونت نشده بودم پس اینا ینی چی؟؟ امیرعلی اندازه دوس داشتن من واس خودمم عجیبه, باور میکنی بکن نمیکنی نکن, ولی بی اندازه بی اندازه حضورتو کنارم میخام. هرشب واست یس میخونم, دلم میخاد شاد ببینمت, دلم میخاد تو بخندی من فقط تماشات کنم, میدونم نوشتن این چیزا اینجا خودازاریه,ولی دست خودم نیس, هیچکی قدمن دوسست نداره, هیچکی قدمن واس اغوشت پرپر نمیزنه

+ نوشته شده در  جمعه نوزدهم آبان ۱۳۹۶ساعت 6:54&nbsp توسط 44  |